جاودانه | IMMORTAL

...::: به جاودانه خوش آمدید :::...

جاودانه | IMMORTAL

...::: به جاودانه خوش آمدید :::...

بهـــــــلول و شــــیخ جنیــــــد بغـــــداد

آورده‌اند که شیخ جنید بغداد به عزم سیر از شهر بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او شیخ احوال بهلول را پرسید. گفتند او مردی دیوانه است. گفت او را طلب کنید که مرا با او کار است. پس تفحص کردند و او را در صحرایی یافتند. شیخ پیش او رفت و در مقام حیرت مانده سلام کرد. بهلول جواب سلام او را داده پرسید چه کسی (هستی)؟

ادامه مطلب ...

مــــــی دانم خــــــدا...

و می دانم ای خدا؛ می‏دانم که برای عشق زیستن و برای زیبایی و خیر، مطلق بودن ، چگونه آدمی را به مطلق می‏‏برد. چگونه اخلاص این وجود نسبی را، این موجود حقیقی را که مجموعه‏ای از احتیاج‏هاست و ضعف‏ها و انتظارها و ترس‏هاست ، مطلق می‏کند.

ادامه مطلب ...