جاودانه | IMMORTAL

...::: به جاودانه خوش آمدید :::...

جاودانه | IMMORTAL

...::: به جاودانه خوش آمدید :::...

جنایات بشر

پس از « تهران مخوف» داستانهای زیادی نوشته شد که درونمایه آن را سقوط دختران بیگناه در منجلاب فساد و فحشا تشکیل میداد. « جنایات بشر» یکی از این دست آثار و از جمله پرخواننده ترین آنهاست. صورت داستان و نیز اسلوب نثر آن ارزش خاصی ندارد و اغلب به گزارش اداری یا انشای مدرسه ای شبیه است.
خلاصه داستان از این قرار است: راوی حکایت در بیغوله ای در کرمانشاه زنی «بدریه» نام را مشرف به موت مییابد. زن یادداشتهای خود را به او میسپارد. مطابق این یادداشتها بدریه دختری است معصوم و چشم و گوش بسته که به اغوا و کمک دوست نامناسبش ا ز راه خانه در تهران ربوده و در شهرستانها به فحشاء گمارده میشود. کشته شدن رئیسه فاحشه خانه بدست یکی از روسپیان عاصی فرصتی به بدریه میدهد تا بازمانده پیکر دردمند خویش را از خانه منحوس بدر آورد و در این بیغوله ساکن شود. در آخرین فصول کتاب، راوی حدیث، نامزد دختر را مییابد و دو عاشق در کنار هم جان میسپارند.

کتاب طبق رسم زمان سرشار از نوحه خوانیها و نفرینهای نویسنده و آدمهای داستان خطاب به اجتماع منحط و عوامل فساد است. ولی هیچگاه به ماهیت ریشهها و عناصر متشکله آن در اجتماع اشارهای نشده است. مثلاً نویسنده ضمن یکی از پیامهایش قتل رئیسه فاحشه خانه را « بیهوده» تلقی میکند و پاداش « بد و خوب اعمال مردم» را به خداوند احاله میکند. در این صورت معلوم نیست که «اصلاح اخلاق عمومی» به عهده کیست؟
داستان در عین حال بازتاب اخلاقیات زمان است. تهمت و افترازنی، تصور غلوآمیز و چشم بسته نسبت به خطرات رابطه جوانی، بیم از شهوتزدگی و افسارگسیختگی جامعهای که گویی همه در آن دست به دست میدهند تا دامن عفت اشخاص نجیب و بی تجربه را لکهدار کنند. با این حال برخی از صحنههای کتاب، مثل وضع راهها و مسافرت، جواز عبور و پستهای پلیس، زندگی در خانههای فساد، روابط روسپیان و منشاء اجتماعی مشتریان، تصویری مبهم اما قابل استناد از روزگار گذشته به دست میدهد. 

منبع: جنایات بشر اثر ربیع انصاری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد